بنا بر روایات و اسناد تاریخی موجود، تمامی امامان علیهمالسلام در مصیبت امام حسین علیهالسلام عزاداری کردهاند.
در این مقاله، تنها نمونههای اندکی ازآنچه در تاریخ نقل شده، ذکر میشود.
عزاداری بنیهاشم
از امام صادق علیهالسلام چنین روایت شده است: «پس از حادثه عاشورا، هیچ بانویی از بانوان بنیهاشم، سرمه نکشید و خضاب ننمود و از خانه هیچیک از بنیهاشم، دودی که نشانه پختن غذا باشد، بلند نشد؛ تا آنکه ابن زیاد به هلاکت رسید. ما پس از فاجعه خونین عاشورا، پیوسته اشک بر چشم داشتهایم».
عزاداری امام سجاد علیهالسلام
حزن امام سجاد علیهالسلام بر آن حضرت، به صورتی بود که دوران زندگی او، همراه با اشک بود. آن حضرت، بر مصائب سیدالشهدا علیهالسلام و آنچه بر عموها، برادران، عموزادهها، عمهها و خواهرانش گذشته بود، میگریست.
وقتی برای آن حضرت آب میآوردند، اشک وی جاری میشد و میفرمود: «چگونه بیاشامم؛ درحالیکه پسر پیامبر را تشنه کشتند»؟1 همچنین میفرمود: «هرگاه شهادت اولاد فاطمه-سلامالله علیها- را به یاد میآورم، میگریم».2
امام صادق علیهالسلام به زراره فرمود: «جدم علی بن الحسین علیهالسلام هرگاه حسین بن علی علیهالسلام را به یاد میآورد، آنقدر اشک میریخت که محاسن شریفش پر از اشک میشد و بر گریه او، حاضران گریه میکردند».3
عزاداری امام محمدباقر علیهالسلام
امام باقر علیهالسلام در روز عاشورا، برای امام حسین علیهالسلام مجلس عزا برپا میکرد و بر مصائب آن حضرت، گریه میکرد. در یکی از مجالس عزا، با حضور امام باقر علیهالسلام کمیت، شعری خواند؛ وقتی به این جا رسید که «قتیل بالطف ...»، امام باقر علیهالسلام گریه زیادی کردند و فرمودند «ای کمیت! اگر سرمایهای داشتم، در پاداش این شعرت، به تو میبخشیدم؛ اما پاداش تو، همان دعایی است که رسول خدا صلی الله علیه واله درباره حسان بن ثابت فرمود که همواره به جهت دفاع از ما اهلبیت، مورد تأیید روحالقدس خواهی بود».4
عزاداری امام صادق علیهالسلام
امام کاظم علیهالسلام میفرماید: «چون ماه محرم فرا میرسید، دیگر پدرم خندان نبود؛ بلکه اندوه از چهرهاش نمایان و اشک بر گونهاش جاری میشد تا آنکه روز دهم محرم فرا میرسید. در این روز، مصیبت و اندوه امام، به نهایت میرسید. او پیوسته میگریست و میفرمود: امروز، روزی است که جدم حسین بن علی علیهالسلام به شهادت رسید».5
عزاداری امام کاظم علیهالسلام
از امام رضا علیهالسلام نقل شده است که فرمود: «چون ماه محرم فرا میرسید، کسی پدرم را خندان نمیدید و این وضع، ادامه داشت تا روز عاشورا. در این روز، پدرم را اندوه، حزن و مصیبت فرا میگرفت؛ میگریست و میگفت: در چنین روزی، حسین علیهالسلام را کشتند».6
عزاداری امام رضا علیهالسلام
گریه امام رضا علیهالسلام در حدی بود که فرمود: «همانا روز مصیبت امام حسین علیهالسلام پلک چشمان مرا مجروح نموده، اشک مرا جاری ساخته است».7 روزی دعبل، خدمت حضرت رضا علیهالسلام آمد. آن حضرت درباره شعر و گریه بر سیدالشهدا علیهالسلام فرمود: «ای دعبل! کسی که بر مصائب جدم حسین علیهالسلام گریه کند، خداوند گناهان او را میآمرزد». آنگاه حضرت بین حاضران و خانواده خود پردهای زد؛ سپس به دعبل فرمود: «برای امام حسین علیهالسلام مرثیه بخوآنکه تا زندهای، تو یاری گر و ستاینده ما هستی. تا قدرت داری، از یاری ما کوتاهی مکن». دعبل، در حالتی که اشک از چشمانش میریخت، اشعاری در رثای امام حسین علیهالسلام خواند و صدای گریه امام رضا علیهالسلام و اهلبیت آن حضرت، بلند شد.8
عزاداری امام زمان علیهالسلام
بنا بر روایات، امام زمان علیهالسلام در زمان غیبت و ظهور، بر شهادت جدش گریه میکند. آن حضرت، خطاب به جد بزرگوارش سیدالشهدا علیهالسلام میفرماید: «اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و از یاری تو دور ماندم و نبودم تا با دشمنان تو جنگ کنم و با بدخواهان تو پیکار نمایم، هم اکنون، هر صبح و شام بر شما اشک میریزم و به جای اشک، در مصیبت شما، خون از دیده میبارم و آه حسرت از دل پردرد بر این ماجرا میکشم».9
منبع مجله پرسمان سال 86، شماره 61
پینوشت:
_______________________________________________
1. مجلسی، بحارالانوار، ج 44، ص 145.
2. صدوق، خصال، ج 1، ص 131.
3. بحارالانوار، ج 45، ص 207.
4. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 713.
5. امام حسن و امام حسین، ص 143.
6. حسین، نفس مطمئنه، ص 56.
7. بحارالانوار، ج 44، ص 284.
8. همان، ج 45، ص 257.
9. همان، ج 101، ص 320.